معنی فارسی uphills

B1

جمله‌ای که برای توصیف حرکت به سمت بالای تپه‌ها یا مسیری با شیب مثبت استفاده می‌شود.

Movement or direction towards a higher elevation, often associated with physical effort.

noun
معنی(noun):

An uphill route.

example
معنی(example):

دویدن به سمت بالای تپه‌ها می‌تواند چالش‌برانگیز اما برای تناسب اندام پاداش‌دهنده باشد.

مثال:

Running uphills can be challenging yet rewarding for fitness.

معنی(example):

در هنگام دوچرخه‌سواری، بالا رفتن از تپه‌ها استقامت و قوا شما را آزمایش می‌کند.

مثال:

When cycling, going uphills tests your stamina and strength.

معنی فارسی کلمه uphills

: معنی uphills به فارسی

جمله‌ای که برای توصیف حرکت به سمت بالای تپه‌ها یا مسیری با شیب مثبت استفاده می‌شود.