معنی فارسی upperlevel

B2

کلاس یا دوره‌ای در سطح پیشرفته‌تر، که نیاز به دانش قبلی دارد.

Courses or classes that are designed for advanced students, typically requiring certain prerequisites.

example
معنی(example):

او در یک دوره بالاتر ثبت نام کرد تا تحصیلاتش را پیش ببرد.

مثال:

She enrolled in an upperlevel course to advance her studies.

معنی(example):

کلاس‌های بالاتر اغلب نیاز به دانش قبلی از موضوع دارند.

مثال:

Upperlevel classes often require prior knowledge of the subject.

معنی فارسی کلمه upperlevel

: معنی upperlevel به فارسی

کلاس یا دوره‌ای در سطح پیشرفته‌تر، که نیاز به دانش قبلی دارد.