معنی فارسی urbanity

B2 /ɝˈbæn.ə.ti/

شهرنشینی، رفتار و ویژگی‌های مربوط به زندگی در یک شهر.

The quality of being urban; refined elegance or sophistication associated with city life.

مکالمه با هوش مصنوعی آموزش زبان با فیلم

noun

معنی(noun):

Behaviour that is polished, refined, courteous.

معنی(noun):

What is characteristically urban in an area; urbanness.

example

معنی(example):

شخصیت شهری او او را به شخصیتی محبوب در شهر تبدیل کرد.

مثال:

Her urbanity made her a popular figure in the city.

معنی(example):

شخصیت شهری معماری شهر بسیاری از گردشگران را جذب می‌کند.

مثال:

The urbanity of the city's architecture attracts many tourists.

معنی فارسی کلمه urbanity

شهرنشینی، رفتار و ویژگی‌های مربوط به زندگی در یک شهر.