معنی فارسی uric acid
B1اسید اوریک، مادهای که در نتیجه متابولیسم بدن تولید شده و اندازهگیری آن میتواند نشاندهنده مشکلات بهداشتی باشد.
A waste product formed from the breakdown of purines, relevant to kidney function and gout.
- noun
noun
معنی(noun):
A bicyclic heterocyclic phenolic compound, formed in the body by the metabolism of protein and excreted in the urine (or in faeces, as in birds and insects)
example
معنی(example):
پزشکان میزان اسید اوریک را در بیماران کنترل میکنند.
مثال:
Doctors monitor uric acid levels in patients.
معنی(example):
کاهش مصرف پورین میتواند به کاهش اسید اوریک کمک کند.
مثال:
Reducing purine intake can help lower uric acid.
معنی فارسی کلمه uric acid
:
اسید اوریک، مادهای که در نتیجه متابولیسم بدن تولید شده و اندازهگیری آن میتواند نشاندهنده مشکلات بهداشتی باشد.