معنی فارسی user cost

B1

هزینه‌ای که یک کاربر برای استفاده از یک سرویس پرداخت می‌کند.

The cost borne by a user when consuming a service.

example
معنی(example):

هزینه کاربر برای این سرویس امسال افزایش یافته است.

مثال:

The user cost for the service increased this year.

معنی(example):

فهم هزینه کاربر برای بودجه‌بندی اهمیت دارد.

مثال:

Understanding user cost is crucial for budgeting.

معنی فارسی کلمه user cost

: معنی user cost به فارسی

هزینه‌ای که یک کاربر برای استفاده از یک سرویس پرداخت می‌کند.