معنی فارسی usuals

B1

افراد یا چیزهایی که به طور مرتب یا معمول وجود دارند.

People or items that are commonly encountered or regularly present.

example
معنی(example):

همیشه عادی‌ها هستند که به این کافه می‌آیند.

مثال:

It’s always the usuals who come to this café.

معنی(example):

در میان عادی‌ها، او به خاطر خلاقیتش برجسته است.

مثال:

Among the usuals, she stands out for her creativity.

معنی فارسی کلمه usuals

: معنی usuals به فارسی

افراد یا چیزهایی که به طور مرتب یا معمول وجود دارند.