معنی فارسی vacs
B1 /væks/کلمهای در زبان محاورهای برای اشاره به دستگاههای تخلیه یا قلمهای نوشته شده.
Colloquial term for devices related to vacuum or writing instruments.
- noun
noun
معنی(noun):
A vacation.
معنی(noun):
A vacuum cleaner.
example
معنی(example):
واکها در آزمایشگاه نیاز به کالیبراسیون برای دقت داشتند.
مثال:
The vacs in the lab needed to be calibrated for accuracy.
معنی(example):
او واکهای جدیدی برای آزمایش آینده خریداری کرد.
مثال:
He purchased new vacs for the upcoming experiment.
معنی فارسی کلمه vacs
:
کلمهای در زبان محاورهای برای اشاره به دستگاههای تخلیه یا قلمهای نوشته شده.