معنی فارسی vallum
B2ایجاد دیواری که معمولاً به عنوان ساختار دفاعی در اطراف یک مکان استفاده میشود.
A defensive earthwork or structure, often a wall or embankment.
- noun
noun
معنی(noun):
A rampart; a wall, as in a fortification.
معنی(noun):
The eyebrow.
example
معنی(example):
رومیان باستان یک والوم را به عنوان ساختار دفاعی ساختند.
مثال:
The ancient Romans built a vallum as a defensive structure.
معنی(example):
والوم از سکونتگاه در برابر مهاجمان محافظت کرد.
مثال:
The vallum protected the settlement from invaders.
معنی فارسی کلمه vallum
:
ایجاد دیواری که معمولاً به عنوان ساختار دفاعی در اطراف یک مکان استفاده میشود.