معنی فارسی valproates
B2داروهای والپروات، برای کنترل اختلالهای عصبی و روانی تجویز میشوند.
Medications primarily used to treat seizures and mood disorders.
- noun
noun
معنی(noun):
Any salt or ester of valproic acid.
example
معنی(example):
والپرواتها برای درمان صرع و اختلال دوقطبی استفاده میشوند.
مثال:
Valproates are used to treat epilepsy and bipolar disorder.
معنی(example):
پزشک به او توصیه کرد که برای وضعیتش والپرواتها را مصرف کند.
مثال:
The doctor advised her to take valproates for her condition.
معنی فارسی کلمه valproates
:
داروهای والپروات، برای کنترل اختلالهای عصبی و روانی تجویز میشوند.