معنی فارسی values voter
B1رأیدهندهای که در فرایند انتخاباتی بر اساس ارزشهای اخلاقی و اجتماعی خود رأی میدهد.
A voter who makes electoral decisions based on their personal values and beliefs.
- NOUN
example
معنی(example):
یک رأیدهنده ارزشها، اخلاق و اصول خود را در انتخاب کاندیدا در اولویت قرار میدهد.
مثال:
A values voter prioritizes their morals and ethics when choosing a candidate.
معنی(example):
در انتخابات، رأیدهندگان ارزشها در تعیین نتیجه تأثیرگذار بودند.
مثال:
In the election, values voters were decisive in determining the outcome.
معنی فارسی کلمه values voter
:
رأیدهندهای که در فرایند انتخاباتی بر اساس ارزشهای اخلاقی و اجتماعی خود رأی میدهد.