معنی فارسی vapory
B2 /ˈveɪpəɹi/بخارآلود، به حالتی اشاره دارد که ناشی از بخار یا رطوبت در هوا باشد به طوری که محیط را مبهم و مبهم نشان دهد.
Full of vapor; resembling or characterized by vapor.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Resembling vapor; vaporous.
معنی(adjective):
Characterized by the presence of vapor; full of, or obscured by, vapor.
example
معنی(example):
ابرهای بخارآلود به آرامی در آسمان حرکت میکردند.
مثال:
The vapory clouds drifted lazily across the sky.
معنی(example):
او یک حالت بخارآلود داشت وقتی که به بیرون از پنجره خیره شده بود.
مثال:
She had a vapory expression as she gazed out the window.
معنی فارسی کلمه vapory
:
بخارآلود، به حالتی اشاره دارد که ناشی از بخار یا رطوبت در هوا باشد به طوری که محیط را مبهم و مبهم نشان دهد.