معنی فارسی vasectomize

B1 /vɘˈsɛktɘmaɪz/

عمل جراحی برای جلوگیری از باروری مرد، که در آن دفرانس های بیضه بریده می‌شود.

To perform a vasectomy on a male to prevent the release of sperm.

verb
معنی(verb):

To perform a vasectomy

example
معنی(example):

پزشکان می‌توانند مردی را جهت جلوگیری از بچه‌دار شدن واسکتومی کنند.

مثال:

Doctors can vasectomize a man to prevent him from having children.

معنی(example):

او تصمیم گرفت پس از داشتن دو فرزند، واسکتومی کند.

مثال:

He decided to vasectomize himself after having two children.

معنی فارسی کلمه vasectomize

: معنی vasectomize به فارسی

عمل جراحی برای جلوگیری از باروری مرد، که در آن دفرانس های بیضه بریده می‌شود.