معنی فارسی vaselining
B1وازلین زدن، عملی که در آن وازلین به پوست مالیده می‌شود تا از خشکی آن جلوگیری شود.
The act of applying petroleum jelly to skin for moisture and protection.
- verb
verb
معنی(verb):
To lubricate with vaseline.
مثال:
Even at this late date, vaselining will preserve the best of these leathers.
example
معنی(example):
وازلین زدن می‌تواند برای پوست خشک مفید باشد.
مثال:
Vaselining can be beneficial for dry skin.
معنی(example):
او پاهایش را وازلین می‌زند تا مرطوب بمانند.
مثال:
She is vaselining her feet to keep them moisturized.
معنی فارسی کلمه vaselining
:
وازلین زدن، عملی که در آن وازلین به پوست مالیده می‌شود تا از خشکی آن جلوگیری شود.
