معنی فارسی vasodilatations
C2پدیدهای که در آن عروق خونی گشاد شده و سبب افزایش جریان خون میشود.
The process of dilation of blood vessels, increasing blood flow.
- noun
noun
معنی(noun):
Dilatation of a blood vessel
example
معنی(example):
گشاد شدن عروق به افزایش جریان خون کمک میکند.
مثال:
Vasodilatations help increase blood flow.
معنی(example):
در طول ورزش، بدن شما گشاد شدن عروق را تجربه میکند تا اکسیژن بیشتری تامین کند.
مثال:
During exercise, your body experiences vasodilatations to supply more oxygen.
معنی فارسی کلمه vasodilatations
:
پدیدهای که در آن عروق خونی گشاد شده و سبب افزایش جریان خون میشود.