معنی فارسی vaulted
B2دارای قوس، معمولاً برای توصیف ساختارهای معماری که دارای سقف‌های قوسی هستند.
Having an arched structure, typically referring to architectural features.
- verb
- adjective
verb
معنی(verb):
To build as, or cover with a vault.
معنی(verb):
To jump or leap over.
مثال:
The fugitive vaulted over the fence to escape.
adjective
معنی(adjective):
Of a ceiling supported by arches, introduced in the Gothic style.
example
معنی(example):
موجود در یک اتاق قوسی محبوس شده بود.
مثال:
The creature was trapped in a vaulted chamber.
معنی(example):
او به سقف‌های قوسی کلیسای قدیمی خیره شده بود.
مثال:
She admired the vaulted ceilings of the ancient cathedral.
معنی فارسی کلمه vaulted
:
دارای قوس، معمولاً برای توصیف ساختارهای معماری که دارای سقف‌های قوسی هستند.
