معنی فارسی veld-
B2منطقة باز و علفزار در آفریقای جنوبی که بهویژه با علفها و گیاهان بومی شناخته میشود.
A wide open grassland in southern Africa, characterized by its unique flora and fauna.
- NOUN
example
معنی(example):
بومسازگان ولد خانه بسیاری از گونههای منحصر به فرد است.
مثال:
The veld-ecosystem is home to many unique species.
معنی(example):
چمن ولد برای چرا مهم است.
مثال:
The veld-grass is important for grazing.
معنی فارسی کلمه veld-
:
منطقة باز و علفزار در آفریقای جنوبی که بهویژه با علفها و گیاهان بومی شناخته میشود.