معنی فارسی veneered
B1ونیر شده به معنای پوشاندن سطحی با لایهای نازک از چوب یا ماده دیگر برای بهبود ظاهر است.
Covered with a thin layer of wood or other material for aesthetic enhancement.
- verb
verb
معنی(verb):
To apply veneer to.
مثال:
to veneer a piece of furniture with mahogany
معنی(verb):
To disguise with apparent goodness.
example
معنی(example):
این میز با چوبی باکیفیت ونیر شده است.
مثال:
The table was veneered with a fine wood.
معنی(example):
او مبلمان ونیر شده را به خاطر ظاهر شیک آن ترجیح میداد.
مثال:
He preferred veneered furniture for its elegant finish.
معنی فارسی کلمه veneered
:
ونیر شده به معنای پوشاندن سطحی با لایهای نازک از چوب یا ماده دیگر برای بهبود ظاهر است.