معنی فارسی venerating

C1

احترام و پرستش عمیق به چیزی یا کسی، به ویژه به نشانگان مذهبی یا فرهنگی.

To regard with great respect or reverence.

verb
معنی(verb):

To treat with great respect and deference.

معنی(verb):

To revere or hold in awe.

example
معنی(example):

بسیاری از فرهنگ‌ها نسل‌هاست که به احترام اجداد خود می‌پردازند.

مثال:

Many cultures have been venerating their ancestors for generations.

معنی(example):

او با داستان‌سرایی به احترام سنت‌های خانواده‌اش می‌پردازد.

مثال:

He is venerating the traditions of his family through storytelling.

معنی فارسی کلمه venerating

: معنی venerating به فارسی

احترام و پرستش عمیق به چیزی یا کسی، به ویژه به نشانگان مذهبی یا فرهنگی.