معنی فارسی ventriloquists
B2کسانی که میتوانند صدای خود را طوری کنترل کنند که گویی از بیچارگان یا عروسکها میآید.
Performers who speak without moving their lips, often using puppets.
- noun
noun
معنی(noun):
A person, especially an entertainer, who practices ventriloquism.
example
معنی(example):
دلقکهای سخنگو میتوانند طوری به نظر برسند که عروسکهایشان صحبت میکنند.
مثال:
Ventriloquists can make it seem like their puppets are talking.
معنی(example):
بسیاری از دلقکهای سخنگو مشهور وجود دارند که بر روی صحنه اجرا میکنند.
مثال:
There are many famous ventriloquists who perform on stage.
معنی فارسی کلمه ventriloquists
:
کسانی که میتوانند صدای خود را طوری کنترل کنند که گویی از بیچارگان یا عروسکها میآید.