معنی فارسی vernalized

B2

به گیاهانی اطلاق می‌شود که تحت فرایند ورنالیزه شدن قرار گرفته‌اند.

Having undergone the process of vernalization to promote growth or flowering.

verb
معنی(verb):

To subject to vernalization

example
معنی(example):

بذرها قبل از کاشت ورنالیزه شدند.

مثال:

The seeds were vernalized before planting.

معنی(example):

او متوجه شد که گیاهان ورنالیزه شده محصولات بهتری تولید می‌کنند.

مثال:

He found that vernalized plants produced better yields.

معنی فارسی کلمه vernalized

: معنی vernalized به فارسی

به گیاهانی اطلاق می‌شود که تحت فرایند ورنالیزه شدن قرار گرفته‌اند.