معنی فارسی vesicate
B1تاول کردن، به عمل ایجاد تاول روی پوست بهخصوص به دلیل مواد شیمیایی یا حرارت اشاره دارد.
To form blisters on the skin or to cause blistering.
- verb
verb
معنی(verb):
To blister; to raise blisters on.
example
معنی(example):
سم میتواند پوست را تاول کند و ایجاد تاول کند.
مثال:
The poison can vesicate the skin, causing blisters.
معنی(example):
اگر به این گیاه دست بزنید، ممکن است دستان شما را تاول کند.
مثال:
If you touch the plant, it may vesicate your hands.
معنی فارسی کلمه vesicate
:
تاول کردن، به عمل ایجاد تاول روی پوست بهخصوص به دلیل مواد شیمیایی یا حرارت اشاره دارد.