معنی فارسی vestigial
B2 /vɛˈstɪdʒəl/vestigial به معنای باقی‌مانده، چیزی که دیگر کارکردی ندارد، معمولاً به اندام یا ساختاری اشاره دارد که از گذشته باقی مانده و دیگر نیاز نیست.
Relating to or denoting a body part that has lost its original function through evolution.
- noun
- adjective
A small, degenerate, or imperfectly developed part or organ which has been more fully developed in some past generation.
Of or pertaining to a vestige or remnant; like a trace from the past.
Not fully developed in mature animals.
برخی ارگان‌ها در بدن ما vestigial هستند، به این معنی که دیگر کارکردی ندارند.
Some organs in our body are vestigial, meaning they no longer have a function.
بال‌های vestigial پرنده‌ای که نمی‌تواند پرواز کند، یادآور اجداد آن است.
The vestigial wings of the flightless bird are a reminder of its ancestors.
معنی فارسی کلمه vestigial
:
vestigial به معنای باقی‌مانده، چیزی که دیگر کارکردی ندارد، معمولاً به اندام یا ساختاری اشاره دارد که از گذشته باقی مانده و دیگر نیاز نیست.
