معنی فارسی vg

B1

نمادی که می‌تواند نمایانگر اندازه‌گیری در علوم مختلف باشد.

A symbol that may represent a measurement in various sciences.

example
معنی(example):

نماد "vg" اغلب نمایانگر یک اندازه‌گیری است.

مثال:

The symbol "vg" often represents a measurement.

معنی(example):

در دستور پخت‌ها، ممکن است "vg" را به عنوان یک واحد اندازه‌گیری ببینید.

مثال:

In recipes, you might see "vg" as a measurement unit.

معنی فارسی کلمه vg

: معنی vg به فارسی

نمادی که می‌تواند نمایانگر اندازه‌گیری در علوم مختلف باشد.