معنی فارسی vicarage
B1ویکرژ، منزلی که برای زندگی ویکر تعیین شده و معمولاً در نزدیکی کلیسا واقع شده است.
The residence of a vicar, typically located near a church.
- noun
noun
معنی(noun):
The residence of a vicar.
معنی(noun):
The benefice, duties or office of a vicar.
example
معنی(example):
ویکرژ در جایی است که ویکر زندگی میکند.
مثال:
The vicarage is where the vicar lives.
معنی(example):
ویکرژ قدیمی یک باغ زیبا دارد.
مثال:
The old vicarage has a beautiful garden.
معنی فارسی کلمه vicarage
:
ویکرژ، منزلی که برای زندگی ویکر تعیین شده و معمولاً در نزدیکی کلیسا واقع شده است.