معنی فارسی viceroyalty
B2 /vaɪsˈɹɔɪəlti/ولیعهدی، نوعی حکومت است که در آن ولیعهد وظیفه اداره یک سرزمین یا مستعمره را دارد.
The jurisdiction or territory governed by a viceroy.
- noun
noun
معنی(noun):
The office or term of service of a viceroy.
معنی(noun):
The place governed by a viceroy.
مثال:
India became a viceroyalty when the British government directly annexed it in the 1850s.
example
معنی(example):
ولیعهدی برای مدیریت امور مستعمره تأسیس شد.
مثال:
The viceroyalty was established to manage the affairs of the colony.
معنی(example):
ولیعهدی شامل چندین استان تحت فرمانروایی پادشاه بود.
مثال:
The viceroyalty included several provinces under the king's rule.
معنی فارسی کلمه viceroyalty
:
ولیعهدی، نوعی حکومت است که در آن ولیعهد وظیفه اداره یک سرزمین یا مستعمره را دارد.
