معنی فارسی vicious circles
B2دایره معیوب، وضعیتی که خروج از آن دشوار است زیرا هر اقدام به بدتر شدن شرایط منجر می‌شود.
A complex chain of events that reinforces itself through a feedback loop, making the situation worse.
- noun
noun
معنی(noun):
A situation in which the solution to one problem creates a chain of problems, each making it more difficult to solve the original one.
معنی(noun):
A fallacy in which the premise is used to prove a conclusion which is then used to prove the premise.
example
معنی(example):
او در یک دایره معیوب از بدهی گرفتار شده است.
مثال:
He finds himself in a vicious circle of debt.
معنی(example):
شرکت در یک دایره معیوب از فروش پایین و اخراج‌ها گرفتار شده است.
مثال:
The company is stuck in a vicious circle of low sales and layoffs.
معنی فارسی کلمه vicious circles
:
دایره معیوب، وضعیتی که خروج از آن دشوار است زیرا هر اقدام به بدتر شدن شرایط منجر می‌شود.
