معنی فارسی victualling

B2

عمل تأمین و آماده‌سازی غذا و خوردنی‌ها برای افرادی که در سفر هستند یا اعضای ارتش را شامل می‌شود.

The act of supplying food, especially for ships or military units.

verb
معنی(verb):

To provide with food; to provision.

معنی(verb):

To lay in food supplies.

معنی(verb):

To eat.

noun
معنی(noun):

The process of supplying food.

معنی(noun):

Provisions of food.

example
معنی(example):

تأمین غذا برای یک کشتی شامل اطمینان از کافی بودن غذا برای سفر است.

مثال:

Victualling a ship involves making sure it has enough food for the journey.

معنی(example):

فرایند تأمین غذا برای سفرهای طولانی بسیار حیاتی است.

مثال:

The victualling process is crucial for long expeditions.

معنی فارسی کلمه victualling

: معنی victualling به فارسی

عمل تأمین و آماده‌سازی غذا و خوردنی‌ها برای افرادی که در سفر هستند یا اعضای ارتش را شامل می‌شود.