معنی فارسی vigilance
B2 /ˈvɪdʒɪləns/هشیاری، توجه و دقت به خطرات یا مشکلاتی است که ممکن است به وجود بیاید.
The action or state of keeping careful watch for possible danger or difficulties.
- noun
noun
معنی(noun):
Alert watchfulness.
معنی(noun):
Close and continuous attention.
معنی(noun):
A guard; a person set to watch.
example
معنی(example):
هشیاری در هنگام رانندگی در شب بسیار حائز اهمیت است.
مثال:
Vigilance is crucial when driving at night.
معنی(example):
حفظ هشیاری به جلوگیری از حوادث کمک می‌کند.
مثال:
Maintaining vigilance helps prevent accidents.
معنی فارسی کلمه vigilance
:
هشیاری، توجه و دقت به خطرات یا مشکلاتی است که ممکن است به وجود بیاید.
