معنی فارسی vigorously

B2 /ˈvɪɡəɹəsli/

به شدت و با قدرت؛ به طوری که انرژی زیادی در فعالیتی خرج می‌شود.

In a forceful and energetic manner.

adverb
معنی(adverb):

With intense energy, force or vigor

مثال:

He knocked vigorously on the door.

example
معنی(example):

مسابقه به صورت پرانرژی برگزار شد تا اطمینان حاصل شود که عادلانه است.

مثال:

The competition was conducted vigorously to ensure fairness.

معنی(example):

او بطری را قبل از باز کردن به شدت تکان داد.

مثال:

He shook the bottle vigorously before opening it.

معنی فارسی کلمه vigorously

: معنی vigorously به فارسی

به شدت و با قدرت؛ به طوری که انرژی زیادی در فعالیتی خرج می‌شود.