معنی فارسی vise
B1 /vaɪs/وسیله‌ای برای نگه‌داشتن اشیاء به طوری که در حین کار، حرکت نکنند.
A tool used to secure an object in place, allowing hands-free work.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
An instrument consisting of two jaws, closing by a screw, lever, cam, or the like, for holding work, as in filing.
verb
معنی(verb):
To clamp with or as with a vise.
example
معنی(example):
من از یک فک متحرک برای نگه‌داشتن چوب در حین برش استفاده کردم.
مثال:
I used a vise to hold the wood while I cut it.
معنی(example):
یک فک متحرک برای کارهایی که نیاز به ثبات دارند مفید است.
مثال:
A vise is helpful for tasks that require stability.
معنی فارسی کلمه vise
:
وسیله‌ای برای نگه‌داشتن اشیاء به طوری که در حین کار، حرکت نکنند.
