معنی فارسی visit-round

B1

گردش کردن به دور یک منطقه یا مکان برای بررسی و دیدن امکانات و جاذبه‌ها.

To go around a place in order to explore or see its attractions.

example
معنی(example):

ما برنامه داریم که دور شهر قدیمی را ببینیم تا سایت‌های تاریخی را ببینیم.

مثال:

We plan to visit round the old town to see the historical sites.

معنی(example):

در طول سفرمان، دور جاذبه‌های مختلف را خواهیم دید.

مثال:

During our trip, we will visit round the various attractions.

معنی فارسی کلمه visit-round

: معنی visit-round به فارسی

گردش کردن به دور یک منطقه یا مکان برای بررسی و دیدن امکانات و جاذبه‌ها.