معنی فارسی visual field
C1میدان بینایی، ناحیهای است که یک شخص میتواند آن را همزمان ببیند و شامل هر دو چشم است.
The area that is visible to the eye at any one time.
- noun
noun
معنی(noun):
Field of vision, field of view
example
معنی(example):
میدان بینایی، کل ناحیهای است که میتوانید به صورت همزمان ببینید.
مثال:
The visual field is the entire area you can see at once.
معنی(example):
او به دلیل یک آسیب، بخشی از میدان بینایی خود را از دست داده است.
مثال:
He has lost part of his visual field due to an injury.
معنی فارسی کلمه visual field
:
میدان بینایی، ناحیهای است که یک شخص میتواند آن را همزمان ببیند و شامل هر دو چشم است.