معنی فارسی visualise
B1تصور کردن، فرآیند ایجاد تصاویری ذهنی از چیزها یا مفاهیم به ویژه در زمینه طراحی یا برنامهریزی.
To form a mental image of something; to envision.
- verb
verb
معنی(verb):
To envisage, or form a mental picture (of something).
معنی(verb):
To make (something) visible.
example
معنی(example):
تصور اهدافتان برای حفظ انگیزه مفید است.
مثال:
It's helpful to visualise your goals to stay motivated.
معنی(example):
او میتواند به راحتی وضعیتهای پیچیده را در ذهنش تصور کند.
مثال:
She can easily visualise complex situations in her mind.
معنی فارسی کلمه visualise
:
تصور کردن، فرآیند ایجاد تصاویری ذهنی از چیزها یا مفاهیم به ویژه در زمینه طراحی یا برنامهریزی.