معنی فارسی visually impaired

B1

افراد نابینایان، افرادی که بینایی خود را به طور کامل یا جزئی از دست داده‌اند.

Persons with a significant visual impairment.

adjective
معنی(adjective):

Partly or wholly blind.

example
معنی(example):

بسیاری از افراد نابینا از سگ‌های راهنما استفاده می‌کنند.

مثال:

Many visually impaired individuals use guide dogs.

معنی(example):

این خیریه از برنامه‌های آموزشی برای کودکان نابینا حمایت می‌کند.

مثال:

The charity supports programs for visually impaired children.

معنی فارسی کلمه visually impaired

: معنی visually impaired به فارسی

افراد نابینایان، افرادی که بینایی خود را به طور کامل یا جزئی از دست داده‌اند.