معنی فارسی vituperating
C1عمل انتقاد شدید و توهین‌آمیز به کسی را انجام دادن.
The act of criticizing or berating someone in a harsh or abusive manner.
- verb
verb
معنی(verb):
To criticize in a harsh or abusive manner.
معنی(verb):
To revile, vilify, defame, go on about or mouth off about someone
معنی(verb):
To use harsh or abusive wording.
example
معنی(example):
او در طول بحث داغ، به رقیب خود به شدت انتقاد می‌کند.
مثال:
He is vituperating his opponent during the heated discussion.
معنی(example):
این سیاستمدار در سخنرانی‌هایش درباره سیاست‌های جدید به شدت انتقاد کرده است.
مثال:
The politician has been vituperating about the new policies in his speeches.
معنی فارسی کلمه vituperating
:
عمل انتقاد شدید و توهین‌آمیز به کسی را انجام دادن.
