معنی فارسی vmos

B1

مدیریت و کنترل مجازی ماشین‌های مجازی برای بهبود عملکرد سیستم‌ها.

Virtualized management and control of virtual machines to enhance system performance.

example
معنی(example):

او توضیح داد که چگونه vmos می‌تواند کارایی سیستم را بهبود بخشد.

مثال:

He explained how vmos can improve system performance.

معنی(example):

به روزرسانی نرم‌افزاری جدید شامل بهبودهایی برای vmos است.

مثال:

The new software update includes enhancements for vmos.

معنی فارسی کلمه vmos

: معنی vmos به فارسی

مدیریت و کنترل مجازی ماشین‌های مجازی برای بهبود عملکرد سیستم‌ها.