معنی فارسی voice acting

B1

عملکرد ارائه صدا برای شخصیت‌ها در انیمیشن، بازی‌های ویدئویی یا تبلیغات.

The act of providing voices for characters in animation, video games, or commercials.

example
معنی(example):

هنرپیشگی صدا نیاز به بیان احساسی خوب دارد.

مثال:

Voice acting requires good emotional expression.

معنی(example):

او در حال دنبال کردن شغلی در هنرپیشگی صدا برای فیلم‌های انیمیشن است.

مثال:

She is pursuing a career in voice acting for animated films.

معنی فارسی کلمه voice acting

: معنی voice acting به فارسی

عملکرد ارائه صدا برای شخصیت‌ها در انیمیشن، بازی‌های ویدئویی یا تبلیغات.