معنی فارسی voicemail
B1پیام صوتی، پیامی ضبط شده که از طریق تلفن برای شخصی فرستاده می‌شود.
A recorded message that can be retrieved from a phone system.
- noun
noun
معنی(noun):
A computerized interactive system for storing, processing and reproducing verbal messages left through a conventional telephone network.
معنی(noun):
(by extension) An individual message on such a system.
example
معنی(example):
من برای تو یک پیام صوتی گذاشتم که بعداً بررسی کنی.
مثال:
I left a voicemail for you to check later.
معنی(example):
می‌توانی وقتی زمان داشتی به پیام صوتی‌ام گوش کنی.
مثال:
You can listen to my voicemail when you have time.
معنی فارسی کلمه voicemail
:
پیام صوتی، پیامی ضبط شده که از طریق تلفن برای شخصی فرستاده می‌شود.
