معنی فارسی volted

B1

شکلی از فعل که به توصیف حالت الکتریکی یا بارگذاری یک منبع انرژی اشاره دارد.

A form that describes the state of being charged or having electric potential.

example
معنی(example):

پس از شارژ شدن، باتری به حداکثر حالت ولتاژ خود رسید.

مثال:

After being charged, the battery reached its maximum volted state.

معنی(example):

زمانی که مدار کامل شد، سیستم به شدت ولتاژ خود را افزایش داد.

مثال:

When the circuit was completed, the system volted up significantly.

معنی فارسی کلمه volted

: معنی volted به فارسی

شکلی از فعل که به توصیف حالت الکتریکی یا بارگذاری یک منبع انرژی اشاره دارد.