معنی فارسی voucherized

B1

فعل گذشته از تبدیل یک خرید یا خدمات به کوپن.

Past tense of the verb 'voucherize', meaning that something has been transformed into a voucher.

example
معنی(example):

بلیط من به‌صورت کوپن در آمده تا کارآیی بیشتری داشته باشد.

مثال:

My ticket has been voucherized for greater efficiency.

معنی(example):

برنامه حساب من را برای انجام تراکنش‌های آسان‌تر کوپن کرده است.

مثال:

The program voucherized my account for easier transactions.

معنی فارسی کلمه voucherized

: معنی voucherized به فارسی

فعل گذشته از تبدیل یک خرید یا خدمات به کوپن.