معنی فارسی voyeuristically

B1

به شیوه‌ای که به وویه‌وریسم مربوط می‌شود یا به آن اشاره دارد.

In a manner that relates to or is characteristic of voyeurism.

adverb
معنی(adverb):

In a voyeuristic way.

example
معنی(example):

او به‌طور وویه‌وریستیک به زوجی که در مقابل خیابان بودند نگاه کرد.

مثال:

He looked voyeuristically at the couple across the street.

معنی(example):

هنرمند صحنه را به‌طور وویه‌وریستیک به تصویر کشید و تماشاگر را به مشارکت دعوت کرد.

مثال:

The artist portrayed the scene voyeuristically, inviting the viewer to participate.

معنی فارسی کلمه voyeuristically

: معنی voyeuristically به فارسی

به شیوه‌ای که به وویه‌وریسم مربوط می‌شود یا به آن اشاره دارد.