معنی فارسی vrtue
B1فضیلت، خصوصیتی اخلاقی یا رفتار اخلاقی مثبت که نشان از خوبی و شایستگی فرد دارد.
A quality considered morally good or desirable in a person.
- NOUN
example
معنی(example):
او با کمک به نیازمندان فضیلت بزرگی نشان داد.
مثال:
She showed great virtue by helping the needy.
معنی(example):
راستگویی در فرهنگهای بسیاری به عنوان فضیلت در نظر گرفته میشود.
مثال:
Honesty is considered a virtue in many cultures.
معنی فارسی کلمه vrtue
:
فضیلت، خصوصیتی اخلاقی یا رفتار اخلاقی مثبت که نشان از خوبی و شایستگی فرد دارد.