معنی فارسی wada
B1واده، اشاره به نوعی نان یا تنقلات سرخ شده که ممکن است با مواد مختلف تهیه شود.
A term for fried snacks or breads, similar to vada, used regionally.
- NOUN
example
معنی(example):
واده اصطلاح دیگری برای وادا است که اغلب در مناطق مختلف استفاده میشود.
مثال:
Wada is another term for vada, often used in different regions.
معنی(example):
در برخی مکانها، آنها انواع تنقلات سرخ شده را واده مینامند.
مثال:
In some places, they refer to fried snacks as wadas.
معنی فارسی کلمه wada
:
واده، اشاره به نوعی نان یا تنقلات سرخ شده که ممکن است با مواد مختلف تهیه شود.