معنی فارسی wafered
B1 /ˈweɪ.fɚd/ویفر شده، به معنای در هم آمیختن یا پوشش دادن با لایههای نازک بیسکویت.
To cover something with layers of thin wafers or biscuits.
- verb
verb
معنی(verb):
To seal or fasten with a wafer.
example
معنی(example):
کیک با لایههایی از بیسکویتهای نازک ویفر شده بود.
مثال:
The cake was wafered with layers of thin biscuits.
معنی(example):
دسر ویفر شده بود و به آن بافتی منحصر به فرد داده بود.
مثال:
The dessert was wafered, giving it a unique texture.
معنی فارسی کلمه wafered
:
ویفر شده، به معنای در هم آمیختن یا پوشش دادن با لایههای نازک بیسکویت.