معنی فارسی wagon train
B1کاروانی متشکل از چندین واگن که معمولاً توسط یک یا چند حیوان کشیده میشود و برای سفرهای طولانی استفاده میشود.
A group of covered wagons traveling together, typically pulled by oxen or horses.
- noun
noun
معنی(noun):
A number of horse-drawn wagons traveling together for safety.
example
معنی(example):
یک کاروان واگن میتواند بسیاری از واگنهای پوشیده را که به همراه هم سفر میکنند، داشته باشد.
مثال:
A wagon train can have many covered wagons traveling together.
معنی(example):
پیشگامان به سمت غرب در یک کاروان واگن حرکت کردند.
مثال:
The pioneers moved west in a wagon train.
معنی فارسی کلمه wagon train
:
کاروانی متشکل از چندین واگن که معمولاً توسط یک یا چند حیوان کشیده میشود و برای سفرهای طولانی استفاده میشود.