معنی فارسی wait tables
B1جدولهایی که در آن اطلاعاتی در مورد زمان انتظار مهمانان یا سفارشات نگهداری میشود.
Tables used to organize and manage information about waiting times for service or reservations.
- verb
verb
معنی(verb):
To wait as a server in a restaurant or other dine-in eatery.
example
معنی(example):
ما نیاز داریم تا جدولهای انتظار را برای مدیریت رزرو مهمانان ایجاد کنیم.
مثال:
We need to create wait tables to manage guest reservations.
معنی(example):
رستوران از جدولهای انتظار برای پیگیری سفارشات استفاده میکند.
مثال:
The restaurant uses wait tables to track orders.
معنی فارسی کلمه wait tables
:
جدولهایی که در آن اطلاعاتی در مورد زمان انتظار مهمانان یا سفارشات نگهداری میشود.