معنی فارسی wakeup

B1

عمل بیدار شدن از خواب.

The act of waking from sleep.

noun
معنی(noun):

The act of waking up

example
معنی(example):

من دوست دارم بعد از بیدار شدن قهوه بنوشم.

مثال:

I like to have coffee right after my wakeup.

معنی(example):

آلارم بلند امروز صبح بیدار شدن من بود.

مثال:

The loud alarm was my wakeup call this morning.

معنی فارسی کلمه wakeup

: معنی wakeup به فارسی

عمل بیدار شدن از خواب.