معنی فارسی wali
B1 /ˈwɑːliː/ولی، به معنی قیم یا سرپرست در مسائل خانواده و اجتماعی، به ویژه در جهان اسلام.
A guardian or protector, often used in Islamic contexts.
- noun
noun
معنی(noun):
A provincial governor in certain Islamic countries.
example
معنی(example):
ولی در سنت اسلامی یک قیم است.
مثال:
A wali is a guardian in Islamic tradition.
معنی(example):
در برخی فرهنگها، ولی نقش مهمی در ازدواج ایفا میکند.
مثال:
In some cultures, a wali plays a key role in marriage.
معنی فارسی کلمه wali
:
ولی، به معنی قیم یا سرپرست در مسائل خانواده و اجتماعی، به ویژه در جهان اسلام.