معنی فارسی walk in on
B1وارد شدن به یک فضا به طور ناگهانی و در حالتی که شخص یا افرادی در حال انجام کاری هستند.
To enter a place unexpectedly, especially while someone is doing something.
- verb
verb
معنی(verb):
To enter suddenly or unexpectedly while something is happening; to intrude or interrupt by entering.
مثال:
He accidentally walked in on me while I was undressing.
example
معنی(example):
من در حالیکه دوستم در حال خواندن بود، وارد شدم.
مثال:
I walked in on my friend while she was singing.
معنی(example):
او معمولاً وقتی خواهر و برادرش در حال بحث هستند، وارد میشود.
مثال:
He usually walks in on his siblings when they are arguing.
معنی فارسی کلمه walk in on
:
وارد شدن به یک فضا به طور ناگهانی و در حالتی که شخص یا افرادی در حال انجام کاری هستند.