معنی فارسی walk the wards
B1عبارت به معنای قدم زدن در بخشهای بیمارستان برای بررسی وضعیت بیماران و محیط.
To walk through the hospital wards, checking on patients and staff.
- VERB
example
معنی(example):
پزشک هر صبح در بخشها قدم میزد تا بر روی بیمارانش چک کند.
مثال:
The doctor would walk the wards every morning to check on her patients.
معنی(example):
به عنوان یک پرستار، اغلب در بخشها قدم میزنم تا اطمینان حاصل کنم همه چیز به خوبی پیش میرود.
مثال:
As a nurse, I often walk the wards to ensure everything is running smoothly.
معنی فارسی کلمه walk the wards
:
عبارت به معنای قدم زدن در بخشهای بیمارستان برای بررسی وضعیت بیماران و محیط.